قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه و آله وسلم:

رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ قَالَ قُلْتُ کَیْفَ یُعِینُهُ عَلَى بِرِّهِ قَالَ یَقْبَلُ مَیْسُورَهُ وَ یَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لَا یُرْهِقُهُ وَ لَا یَخْرَقُ به

خدای رحمت کند کسی که فرزند خود را به نیک رفتاری کمک کند.

از آن حضرت پرسیدند، چگونه؟ فرمود:

 آنچه کودک در توان داشته و انجام داده، از او بپذیرند.

آنچه انجام آن در توانش نیست، از او نخواهند.

 او را به گناه و طغیان وادار نسازند.

  به او دروغ نگویند و در برابر او رفتار نابخردانه انجام ندهند

 

یک نکته ی ناب تربیتی از وجود نازنین رسول اکرم

فرزندان خود را در خوب شدن یاری کنیم ،

اولا وقتی فرزندمان کاری را انجام داد ولو ناقص ،ولو با اشتباه همونو ازش قبول کنیم و یواشکی بدون کنایه زدن بهش خودمون کارشو جبران کیم

ثانیا وقتی میدونی اگه تادوساعت دیگه هم بهش بگی برو نون بخر و اون تا این مرحله ی بازیشو تموم نکنه از جاش تکون نمیخوره ، خوب چرا باعث گناهش میشی ، هی میگی برو نون بخر و اون نمیره و مدام براش گناه نوشته میشه ،پس فردا دودش تو چشم خودت میره، فوقش امروز که گرسنه موند فردا زود میره

ثالثا بچه مثل یه تیکه گل (باکسره) میمونه ، هر جور نقشش بدی همون جور میشه ،البته به غیر از اثتثنایات

چند شب پیش دختر بچه ای رو دیدم حدود 4،5ساله که داشت بازی میکرد و متاسفانه مادرش با بدترین شکل ازلحاظ حجاب اومد و با هم رفتن. خیلی ناراحت شدم ،این طفل معصوم چه گناهی کرده که باید با تربیت اشتباه مادرش احتمالا اونم حجاب شرعی رو رعایت نکنه در آینده؟

یا اینکه وقتی بچه رو از صبح تا شب پای ماهواره بشونی ، فکر میکنی چی از آب در بیاد؟

یا اینکه وقتی مادری از صبح تا شب پای تلفن غیبت دیگران رو میکنه و فرزندش میشنوه ، به نظر شما چقدر احتمال داره که اهل غیبت نشه؟

رابعا اعتماد بچه رو با وعده های الکی و دروغ ازبین نبریم، جلوش دروغ نگیم، چون که اونم به احتمال زیاد این گناه بزرگو یاد میگیره و در آینده به خود ما دروغ میگه

مگه تو روایت نداریم که فرزند صالح گلیست از گلهای بهشت ، پس

مادر پدرای عزیز :

اگه میخواین گلی تو بهشت داشته باشید و از اون لذت ببرید با این توصیه های پیامبر مهربونمون

به فرزندانمون کمک کنیم که کارهای نیک انجام بدن

بسیار سپاس که وقتتونو به این مطلب اختصاص دادید

یا علی

منبع روایت : (جامع احادیث الشیعه ، ج 26ٌ ص856)