عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْکَبَائِرِ فَقَالَ هُنَّ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ علیه السلام سَبْعٌ الْکُفْرُ بِاللَّهِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وَ أَکْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَیِّنَةِ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ ظُلْماً وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ قَالَ فَقُلْتُ فَهَذَا أَکْبَرُ الْمَعَاصِی قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَأَکْلُ دِرْهَمٍ مِنْ مَالِ الْیَتِیمِ ظُلْماً أَکْبَرُ أَمْ تَرْکُ الصَّلَاةِ قَالَ تَرْکُ الصَّلَاةِ قُلْتُ فَمَا عَدَدْتَ تَرْکَ الصَّلَاةِ فِی الْکَبَائِرِ فَقَالَ أَیُّ شَیْءٍ أَوَّلُ مَا قُلْتُ لَکَ قَالَ قُلْتُ الْکُفْرُ قَالَ فَإِنَّ تَارِکَ الصَّلَاةِ کَافِرٌ یَعْنِی مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ

عبید بن زراره می گوید از امام صادق در موردگناهان کبیره سوال کردم حضرت فرمود بزرگترین گناهان درکتاب علی هفت گناه شمرده شده است :کفربه خدا،کشتن انسان،عاق والدین،ربا خواری از روی علم،خوردن مال یتییم از روی ظلم،فرار از میدان جنگ،بازگشت به زندگی جاهلیت بعد از اسلام آوردن

عبید می گوید عرض کردم اینها بزرگترین گناهان است حضرت فرمود بله گفتم خوردن یک درهم مال یتیم از روی ظلم گناهش بزرگتر است یا ترک نماز حضرت فرمود ترک نماز گفتم پس شما ترک نماز را از گناهان کبیره محسوب نکردید حضرت فرمود مورد اول که گفتم چه بود ؟گفتم کفر، حضرت فرمود کسی که نماز را بدون علتی ترک کند کافراست

 

در مطالب پیشین روایاتی راجع به کسانی که نمازو سبک میشمارن و عواقب و مجازات هاش عرض کردیم و همچنین راه کارهایی برای نجات از سهل انگاری در نماز .

حالا امشب روایتی براتون آوردم که از لحاظ سندی هم کاملا صحیح و معتبره

مطمینم تو جمع ما نیست کسی که تارک الصلوة باشه ولی شاید کسایی رو بشناسین که این مشکلو دارن، اولا تارک نماز کیه؟ به هرکسی نمیشه گفت تارک نماز ، باید نمازو واقعا ترک کرده باشه ، خیلیا که میبینیم احتمالا نمازشونو سبک میگیرن ، یعنی میخونن ولی یکی در میون ، دوتا در میون ، پنج تا در میون و...

ولی وای به کسی که نمازشو کلا کنار گذاشته، یادتونه راجع به کسیکه نماز صبحشو به تاخیر مینداخت چه روایتی ازامام زمان آوردیم؟”ملعون است کسی که...”

حالا ببینید که عجیب نیس تو این روایت تارک نماز تا حد کفر رفته.

یکم بحثو دودو تا 4 تا ببریم جلو، مگه نداریم تو روایات نماز ستون دینه؟ شما خونه ای رو فرض کنید که ستون اصلیشو کسی خراب کنه،به نظر شمادیگه خونه ای در کاره؟ احتمالا یه خرابه باقی بمونه.

عزیزان باور کنید مسایل دینی هم شوخی بردارو الکی نیس. وقتی میفرماین نماز ستونه دینه ، یعنی واقعنی اگه کسی نماز نخونه دینش یه خرابه بیش نیس ، حالا هزارم دلشو خوش کنه که کار خیر انجام میده ، دلش پاکه و از این چرن...

شما خونه ای رو در نظر بگیر که خراب شده ، حالا یکی بیاد بگه من همین خونه ی خرابو شیکش میکنم ، چراغونش میکنم ، دیواراشو بهترین کاغذدیواری میزنم، کفشو بهترین پارکت میکنم ...بابا جان خونه سقف نداره ، هرکارکنی یه بارون شدید بیاد همه ی زندگیتو آب میبره.

دقیقا دینم همینجوره ، کسی که نماز نمیخونه ، پایه های دینش سسته ،       سقف نداره دینش ،    دو تا شبهه بشنوه منکر خدا و پیغمبرو ... میشه ، برعکس داشتیم تو تاریخ نمونه هایی که دزد بودن ، ولی نمازشون نجاتشون داده.

برای اینکه درسته با دزدی و کارای زشت خونه ی دینشو کثیف و بی رنگ ولعاب کرده بوده ، ولی حداقل سقف داشته که بعدها امیدی باشه که بازسازیش کنه.تمام بحث همینه ، کسی که نمازو ترک کرده انگار دینشو گذاشته کنار

خدا نیاره دور و برتون تارک نماز ولی اگه هست حسابی کمکش کنید

بازم حرف هست . راهکارم میدم .به امید خدا.فعلا یا علی

منبع: (الکافی/2/ص386)