المومِنُ لَا یَمضِی عَلَیهِ اربَعُونَ لَیلَه الَا عَرَضَ لَهُ امرُ یَحزُنُهُ یُذَکَرُ بِهِ.
چهل شب بر بنده مومن نگذرد مگر اینکه واقعه ای برایش رخ دهد و او
را غمگین سازد و به واسطه آن ، متذکر گردد
امام باقر علیه السلام :
إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَتَعَاهَدُ المُومِنُ بِالبَلَاء کَمَا یَتَعَاهَدُ الرَّجُلُ اَهلَهُ بالهَدِیَّةِ مِنَ الَغیبَةِ وَ یَحمِیهِ الدُّنیَا کَما یَحمِی الطَّبیبُ المَریضَ.
خداوند عزیز و با جلال از بنده مؤمنش با رنج و بلا دلجویی می کند، همچنان که شخص با هدیه ای که از سفر آورده، از خانواده اش دلجویی می کند و خدا مومن را از دنیا پرهیز می دهد، همچنان که طبیب بیمار را (از بعضی خوردنی ها و آشامیدنیها) پرهیز می دهد
امام صادق علیه السلام :
قَالَ رَسُولُ اللهِ مَثَلُ المَؤمِن کَمَثَل خَامَةِ الزَّرع تُکفِئُها الرِّیاحُ کَذَا وَ کَذَا و َکَذَلِکَ المُومِنُ تکــفِئُهُ الأوجاعُ وَ الأمراضُ وَ مَثَلُ المُنافِق کَمَثَل الإرزَبَّةِ المُستَقیمَةِ الَّتی لا یُصِیبُها شَیءٌ حَتّی یَأتِیَهُ المَوتُ فَیَقصِفَهُ قَصفاً.
رسول خدا فرمودند: حکایت مومن حکایت ساقه گیاه است که بادها آن را به این سو و آن سو کج و راست می کنند. مومن هم به واسطه ی بیماریها و دردها کج و راست می شود. اما حکایت منافق، حکایت عصای آهنین بی انعطافی است که هیچ آسیبی به آن نمی رسد، تا اینکه مرگش به سراغش می آید و کمرش را در هم می شکند.
سلام و عرض ادب و احترام خدمت همه ی عزیزان
امروز به فرموده ی بعضی عزیزان قصد دارم خیلی کوتاه بنویسم.(امتحانی)
روایت اول یکی از دلایل و فلسفه های امتحان ها و بلاها رو که همون متذکر شدن ما انسانهاست بیان میکنن.گاهی اوقات ما انقدر درگیره دنیا میشیم که از حساب کتاب و روز جزا یادمون میره ، خدا اینجوری میخاد چون دوستمون داره ، حواسمونو جمع کنه.
روایت دوم میفرماید همچنانکه بعضی وقتا طبیب به ما پرهیز میده و یه جورایی تو گرفتاری میندازمون خدا هم به خاطر صلاح خودمون یه سری ابتلا ها و گرفتاریهای به ظاهر تلخ برامون پیشامد میکنه
روایت سوم هم از قول پیامبر به یک شبهه پاسخ میده که فکر نکنید انسانهای بی دین و بی ایمان اگه بلایی سرشون نمیاد ، یعنی چقدر موفق و خوشبختن ،نه قراره همش یکجا سرشون بیاد ولی مومن ها خدا با مریضیها و دردها و... تو همین دنیا خیلی از حساباشونو پاک میکنه که نمونه برای قیامت.
پس نباید زیاد نگران گرفتاریهای این دنیا بود و با منطق و سعه ی صدر باید باهاشون مواجه شد.اگرهم میبینیم خیلی وقته که هیچ اتفاق و بلایی سرمون نیامده ان شاءالله که خیره ولی شایدم یه تلنگرباشه که داریم راهو اشتباه میریم.یاعلی
منابع : روایت اول اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ، ص 254 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 11)
روایت دوم اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج 2 ،ص 255(باب شدة ابلاء المومن حدیث17)
روایت سوم اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ،ص258(باب شدة ابلاء المومن حدیث25)
طاعات قبول از همگی ان شالله. این روزا وشبهای عزیز مارو از دعای خیرتون بینصیب نگذارین.
خیلی بحث قشنگیه.
انصافا روایت بدون مثال رو من یکی نمیفهمم. بازم تشکر از مطلب زیباتون
فقط اینو میدونم خداوند خیر محضه و همه چیش رو حساب و کتاب .هرچی بلاست خودمون با رعایت نکردن سر خودمون میاریم وگرنه اونقدر هم مومن نیستم که خدا ازمایشم کنه