گر نبود خنگ مطلی لگام

زد بتوان بر قدم خویش گام

ور نبود مشربه از زر ناب

با دو کف دست، توان خورد آب

ور نبود بر سر خوان، آن و این

هم بتوان ساخت به نان جوین

ور نبود جامهٔ اطلس تو را

دلق کهن، ساتر تن بس تو را

شانهٔ عاج ار نبود بهر ریش

شانه توان کرد به انگشت خویش

جمله که بینی، همه دارد عوض    در عوضش، گشته میسر غرض

آنچه ندارد عوض، ای هوشیار

عمر عزیزیست، غنیمت شمار

 

حتما همتون این شعر زیبای شیخ بهایی رحمت الله علیه رو از دوران مدرسه یادتونه .شاید بعضی کلماتش سخت باشه مثلا خنگ که اینجا همون چهار پا های سواری مثل اسب رو میگن ،یا نان جوین یعنی نان جو(چشم بسته غیب گفتم)یا بیت یکی مونده به آخر کلا یعنی همه ی اینها که گفتیم اگه نداشتی میشه با کمترشم ساخت ، ولی اون چیزی که بدل نداره لحظات عمرمونه که داره میره و دوباره بدست نمییاد

توجهتونو به این دو آیه جلب میکنم بعد توضیحاتی میدم

یعلمونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ

از زندگی دنیا ظاهری اچیز) را میدانند، حال آنکه ایشان از آخرت،غافلند

أوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِم مَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ

یا در [خلوت] درون خود نیندیشیده اند؟ ه] خدا آسمان ها و زمین و آنچه را میان آنهاست، جز به حقّ و راستی و برای مدتی معین نیافریده است؛ و همانا بسیاری از مردم به دیدار [قیامت و محاسبه اعمال به وسیله] پروردگارشان کافرند.

یه تلنگر گاهی اوقات خوبه ، این آیات همون تلنگره .

دنیا خیلیهامونو فریب داده ، اگه یادتون باشه تو مطلب مزرعه آخرت در روایت امام باقر علیه السلام عرض کردیم که دنیا، یاوری برای آخرته ، هدف اینجا نیس ،بلکه جهان بعده مرگه.

ولی وای از زرق وبرقهای دنیا “ریاست ، پول، زیبایی، خوش تیپی ، سواد و تحصیلات ، خونه و ماشین، یادمون بردن که همه الکی و زودگذرن.آیه رو نگاه کنید بسیاری از مردم قیامتو (شاید به زبان نه ) ولی عملا منکر میشن .

ازشما سوال میکنم میشه به زندگی جاودان و ابدی بعد از مرگ ایمان داشت بعدا: مال حروم خورد زیراب زد ، دو بهم زنی کرد، تهمت زد، بیت المالو هاپولی کرد، حب ریاست داشت  وبرای حفظ میز هر کاری کرد ؟

اکثرمون قیامتو یادمون رفته ، یکی از راه های درمانش اینه که زیاد بریم قبرستون، تو مجالس ختم شرکت کنیم(البته نه برای اینکه دلی از عزا در بیاریم)  ببینیم که بابا دارن میرن

بسه دیگه برای ینکه بحثمون جنبه ی کاربردی هم داشته باشه چند تا مثال بزنیم که بابا جان اگه بعضی وسایل زندگی نبود ، زمین به آسمون نمیره و زندگی ادامه پیدا میکنه ، اصلو بچسبیم

از بالا ها شروع کنیم :

  فرض کنید سفر خارجیه امسالتون فراهم نشه ، چه اتفاقی میافته؟ تفریحتون کمتر میشه ، کلاس کاری میاد پایین ، آلبوم عکستون رو نمیتونید با آب وتاب به بقیه نشون بدین که چشمشون درآد ، نهایتش اینه اقوام میگن هو اینا رو ببین امسال سفر خارجی نرفتن.دیگه از اینا بدترم ممکنه بشه؟

  تو عروسیه عمه ی باجناقه برادر خالمون نتونستیم لباس جدید بخریم ، نهایتش اینه که تو چشم همه خار!!! میشیم

  ماشینمون مدلش اونقد بالا نیس که باهاش بریم رستورانهای باکلاس و ازغداهای بدمزه ی خارجیشون لدت ببریم، خوب عزیزم با زنو بچت غدا رو بردارید برید بیرون شهری جایی نوش جان کنید تازه سالم ترهم هس

  خونتون اونقدر بالا شهر نیس که بتونیم سری توی سرا در بیاریم، خدا خیرت بده در عوض همیشه توش صدای قرآن میاد. مسجدم که نزدیکه ، همسایه تونم از حالتون باخبره ( نه مثله بعضی آپارتمان های لوکس که همسایه ی طبقه ی بالا تا حالا همسایه ی طبقه ی پایینو ندیده )

خیلی شد، باور کنید این دنیای زودگذر ارزش اینکه به این چیزا غصه بخوری رو نداره

خوشحال میشم شما هم نمونه هایی رو به مطلب اضافه کنید .یا علی

منابع:

آیات : آیات 7 و8 سوره ی مبارکه روم

شعر از شیخ بهایی رحمت الله علیه که از یک سایتی برداشتم (آدرسشو یادم رفت ،خدا نویسندشو خیر بده ،کارمونو راحت کرد)