امام سجاد(ع):

حق الکبیر توقیرهُ لِسنَّهِ و اجلالُهُ لِتَقدَّمَهُ فی الاسلام؛
 

حق آنکه بزرگتر است این است که او را به خاطر سنش احترام کنی و او را به خاطر اینکه برتو در مسلمانی پیشی داشته است، بزرگ شماری.

تحف العقول ص 270

سلام دوستان خوب ،  امیدوارم حالتون خوب باشه و کم کم آماده شده باشید برای ورود به کلاس درس محرم . کلاسی به وسعت تاریخ بشریت 

موضوع امشب ما راجع به سالمندان عزیز و مهربان ، سرمایه های کشور در گذشته و کوله بار های تجربه در حاله

 دین مبین اسلام و علی الخصوص مذهب تشیع ، ارزش و احترام خاصی برای سالمندان قایل شدند

روایت اول رو دقت بفرمایید ، احترام به بزرگتر یک حق برای او از جانب ما درلسان امام سجاد شمرده شده

حقی که خیلی وقتها کمتر بهش توجه میشه

روایت بعدی که دقیقا روی موسپیدای جامعه زوم کرده ، میفرماید که ارزش احترام به سالمندان انقدر زیاده که پاداشش در نزد خدا اینه که از هراس روز قیامت در امان باشیم .  واقعا دقت کنین خیلی پاداش بزرگیه ها .  خداییش تا حالا از این دید نگاه کرده بودیم به تکریم سالمندان؟

پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله :

مَنْ وَقَّرَ ذَا شَیْبَةٍ فِی الْإِسْلَامِ آمَنَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ.


هر کس پیرى را که موى خود را در اسلام سپید کرده است حرمت نهد، خداوند از هراس روز قیامت امانش دهد.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 658 ، ح 3 {شبیه این حدیث در بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 7 ، ص 302}

 

نکته ی آخر هم که عکس روایت دومه ما رو از خدای ناکرده عدم احترام به سالمندان و همین طور کودکان بازداشته

امام صادق علیه السلام فرمودند که از مانیست ، یعنی شیعه نیست کسی که به بزرگسالان و کودکان احترام نذاره .

امام صادق علیه السلام :

لَیسَ مِنّا مَن لَم یُوَقِّر کَبیرَنا ویَرحَم صَغیرَنا.


از ما نیست کسى که به بزرگسالان ما حرمت ننهد و با خردسالان ما مهربان نباشد.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 165 ، ح 2

 

روایت سوم رو مرور کردیم ،  نکنه یه وقت مصداق این روایت بشیم ها!!!

خیلی مراقبت میخاد ها،  علی الخصوص اونایی که مثلا تو خونشون پدربزرگ مادربزرگ دارن زندگی میکنن ،  نکنه چون یکم بعضی وقتا میرن رو اعصابمون بهشون تندی ای بکنیم ،  یادتون نره همینا بودن که ما و پدر مادرمون رو به این سن و اندازه رسوندن ،  اون روزی که ما هم میرفتیم رو اعصابشون

تو خیابون زیاد دیدم  ،  دو تا ماشین مثلا زدن به هم ،  جوون تره هر چی به دهان مبارکش میرسه نثار سالمندتره میکنه ، آخه حس میکنه زورش بهش میرسه دیگه ،  بعد آخرش که هرچی به دهنش رسید به ایشون گفت ، میگه احترام موی سپیدتو دارم اگر نه .....   دیگه نمیدونم چی کار نکرده که احترام نگه داشته ، شاید میخاسته بخوره بنده ی خدا رو ، خودشو کنترل کرده و نخوردش

تو صف نان وایسادیم ،  پیرمردی عصن شما فرض کن جا زده میره جلو نون بگیره ،  خدا خیرت بده نمیتونه وایسه ،  پاش واریس داره ،  زانوهاش درد میکنه ،  یه عمر مثه من وشما رو بزرگ کرده ،  الانم عصن نباید میامده تو صف ولی حالا که اومده خود من و شما باید سریع بگیم آقای نونوا ایشون رو سریع راه بنداز،  حالا میبینی یکی از اینور یکی از اونور شروع میکنن نق زدن ،  حاج آقا از موی سفیدت خجالت بکش ،  شما باید الگوی ما باشی ،  آقا بهش نون نده یاد بگیره بعد ازاین جا نزنه

به کجا چنین شتابان ؟؟؟؟    بابا   سنش بالاست .  نمیتونه  

متاسفانه بعضیامون  حیا رو کلا گذاشتیم کنار ،  نمونه ی مشابه همین حالت قبل ،  تو اتوبوس ها خیلی خودشو نشون میده

پیرمرد یا پیرزنی  وارد اتوبوس میشن ، مثه همیشه هیچ جایی برای نشستن پیدا نمیشه ،  به رفتارهای جوانان عزیز دقت بفرمایید

جوان اول :  روزنامه روی صورت ، خر.... پف.........

جوان دوم :  چنان خودش رو سرگرم بازی کلش آف کلنز نشان میده ، که اون فرد مسن حتی به خودش جرات نمیده به یک متریش نزدیک شه

جوان سوم :  ایشون خیلی شجاعت در وجودشون ورقلمبیده همین جور، در چشمان پیرمرد زل میزنه و از جاش تکون نمیخوره ، بیچاره پیرمرد  از رو میره و روش رو اینور میکنه

جوان چهارم : در حال ... زدن با یه دوست غیر همجنسشون هستن ، خب از ایشون زود رد شیم

جوان پنجم :  بسیار مودب و خوش برخوردن ایشون :  پدرجان میخاین بلند شم شما بشینین ؟؟؟  

  ( درحالیکه مثل یه سنگ دو تنی به صندلی چسبیده )   پیرمرد : نه نه پسرم ممنون ما جوون روغن زردیم، شما بشین خسته نشی

جوان ششم :  یه نفر ایستگاه پیاده شده و پیرمرد لنگان لنگان به سمته اون صندلی خالی میره،،،  جوان ششم که تازه سوار اتوبوس شدن ، با چنان سرعتی اون صندلی رو تصاحب میکنه که پیرمرد سه دور دور خودش از باد حرکت ایشون میچرخه

این مثال یه ذره توش غلو بود ولی خداییش ، خداییش یکم شبیه واقعیات جامعمون نبود؟؟؟ علی الخصوص تو کلان شهرها؟؟؟

فقط یه نکته ی کوچیکم بگم ،  خیلی بده تو جامعه ی شیعی ما جاهایی به نام خانه سالمندان وجود داشته باشه .  البته کسایی هستن که هیچ کس رو ندارن . منظور اونا نیست . منظور سالمندانین که چندتا فرزند دارن و سر از خانه سالمندان درمیارن

عزیزان میدونم همتون اهل رعایت هستین ، ولی تذکر و یادآوری بد نیست .  یادمون باشه یه روزی هم خودمون پیر میشیم ،  همونجور که دوست داریم باهامون برخورد شه ، با سالمندان برخورد کنیم . علی یار همتون